English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 71 (7902 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
officinal names of drugs U نامهای داروها چنانکه درکتاب داروسازی امده است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
officinal U دارویی
officinal U دوایی
officinal U طبی
officinal U ساخته واماده
drugs U دارو
drugs U دارو [به طور کلی ]
drugs U دوا زدن
drugs U دارو خوراندن تخدیر کردن
drugs U داروی مخدر
narcotic drugs U مواد مخدر
depressant drugs U داروهای کندساز
psychotropic drugs U داروهای روان گردان
hallucinogenic drugs U داروهای توهم زا
antianxiety drugs U داروهای ضد اضطراب
ataractic drugs U داروهای ارام بخش
hypnotic drugs U داروهای خواب اور
the virtue of drugs U خاصیت داروها
psychedelic drugs U داروهای روان پریشی زا
tricyclic drugs U داروهای سه حلقهای
drugs of every description [of all descriptions] U همه نوع دارو
they rate as tonic drugs U انها جزو داروهای نیروبخش بشمار میروند
names U عناوین
names U شهرت ها
names U لقب ها
names U اسم ها
names U عنوان ها
names U نام ها
names U شهرت
Their names are as follows . U اسامی آنها بقرار زیر است
first names U نام کوچک
names U نام
names U نام یک شرکت بزرگ
names U نام یک نوع محصول خاص
names U کامپیوتری در اینترنت که حاوی سرویس نام میدان است به سایر کامپیوترها
names U لیست کلمات رزرو و دستورات در یک زبان و آدرس ها در کامپیوتر که به آنها مربوط می شوند
names U کلمه معرفی فایل ذخیره شده مشخص
names U ذکر کردن
names U نامیدن نام بردن
names U اسم
names U نام و شهرت
names U ابرو علامت
names U نامیدن
names U بنام صداکردن
names U مشهور نامدار
names U نام شناسایی برای فایل برنامه ذخیره شده
names U کلمه مصرفی یک متغیر در برنامه
names U کلمه معمولی برای بیان آدرس در زبان ماشین
names U کلمه فراخوانی شخصی یا چیزی
names U نام دادن
given names U name christian =aphid
rug names U اسامی فرش [بدلیل پراکندگی زیاد بافت ها و اختلاف سلیقه بافندگان، طراحان و کارشناسان یک سیستم نامگذاری تعریف شده برای فرش وجود ندارد.بدین جهت از مکان، قبیله، قوم، اندازه، طرح و انگیزه استفاده می شود.]
call someone names U بد دهنی کردن
call someone names U دشنام دادن
trade names U نام تجارتی
family names U نام فامیلی
family names U اسم خانوادگی
brand names U نام تجارتی
brand names U علامت ساخت
pen-names U نام مستعار نویسنده
family names U نام خانوادگی
the underwritten names U نامهای زیرین
the underwritten names U اسامی ای که درزیرنوشته شده است
trade names U اسم تجاری
Christian names U نام اول شخص
maiden names U نام خانوادگی زن پیش ازشوهرکردن
pen-names U نام نویسندگی
call bad names U فحش دادن
call bad names U ناسزا گفتن
to call bad names U فحش دادن به
His presentation was actually just a recital of names, places, and dates. U مطالب ارایه شده او [مرد] در واقع فقط شمارشی از نام، مکان، و تاریخ بود.
Recent search history Forum search
1کشیدن موادمخدر
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com